مدیریت دانش یکی از تکنیک هایی است که به اشتراک گذاشتن دانش متخصصان و جریان آزاد آموزش در سازمان کمک های شایانی می کند.
دنیای مدیریت دانش بسیار گسترده است و خودش یک سیستم حرفه ای را می طلبد. اما از انجایی که تخصص من ساده سازی دانش مدیریت و البته کاربردی نمودن آن است، در ادامه چندین پیشنهاد عالی و کاملا کاربردی برای مدیریت دانش سازمانی برای شما دارم.
تصور کنید افراد تیم تان درسی بسیار گرانبها آموخته اند که به موجب آن می توان میلیون ها تومان در سازمان صرفه جویی کرد و البته این درس برای کلیه ی افراد سازمان کاربردی و قابل اجرا خواهد بود.
حال تصور کنید که هیچ کس دیگری در سازمان شانس یادگیری این درس و دانش را نداشته باشد.
به نظرم فاجعه است ، چه ضرر و زیانی!
بارها اتفاقات و مسائل در سازمان تکرار می شوند و هربار از همان جایی که چند وقت پیش آسیب دیده ایم دوباره آسیب می بینیم.
این موضوع بارها و بارها در مورد مشکلات مختلف تکرار می شود و اغلب حافظه سازمانی هم آن را به خاطر نمی آورد.
گروهی کاری عالی انجام می دهد ولی کسی آن را تبدیل به دانش برای کل سازمان نمی کند و افراد دیگر سازمان این روش عملکرد و بهبود را نمی آموزند.
اینجا هم باز ضرر پشت ضرر برای سازمان رقم خواهد خورد.
مخازن سازمانی (افرادی که دانش را نزد خود نگه می دارند) اغلب موجب توقف یا بازداشتن توانایی افراد برای همکاری با یکدیگر خواهند شد.
این امر مانع به اشتراک گذاشتن اطلاعات و دانش توسط کارکنان خواهد شد، مخازن مانند یک مخزن همه چیز را به درون می کشند و اجازه جریان آزاد اطلاعات را نمی دهند. آنها از اشتراک آموخته های افراد با یکدیگر نیز جلوگیری می کنند.
در ادامه پیشنهادهایی برای مدیریت دانش در سازمان به صورت کاربردی داده شده است. به دقت به آنها توجه کنید و آنها را بکار ببرید تا بتوانید جریان اطلاعات را آزاد کنید.
افراد موجود در قسمت های دیگر سازمان را بشناسید و با آنها آشنا شوید.
به خوبی از آنچه در سایر بخش های کسب و کار می گذرد اطلاع داشته باشید.
خودتان آموزه هایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.
بررسی کنید و ببینید در ابتدای آغاز پروژه از چه مواردی آگاهی داشتید.
افرادی را شناسایی کنید که علاقه مند به آموزش باشند.
این نکته تاکید می کند که شما می خواهید افرادتان به آنچه دیگران انجام می دهند توجه کنند و از آنها درس بگیرند.
آنها را ترغیب کنید هر هفته یک نکته از دیگران بیاموزند و آن را به شما گزارش دهند. سپس شما این نکات را دسته بند و مستندسازی کنید. این تکنیک بی نظیر عمل می کند.
سؤالاتی مشابه سؤالات زیر از افرادتان بپرسید. این کار به تیم تان کمک می کند که سمت و سوی یادگیری سازمانی را بهتر درک کنند.
چه کسی قبلا، کاری مشابه این کار را انجام داده است؟
ما از گروه X چه نکاتی می توانیم بیاموزیم؟
افراد در گذشته خواستار انجام دادن چه کارها و اقداماتی بوده اند؟
هنگامی که با فرد X سخن می گویید، چه چیزهایی میاموزید؟
از موفقیت های گذشته بگویید. درباره ی کسب موفقیت ها در سایر بخش های سازمان با اعضای گروه تان گفتگو کنید.
برای مثال، اولین گام در دستیابی به یک ابتکار جدید پی بردن به این مسئله است که دیگران در سازمان درباره ی این موضوع چه اقداماتی انجام میدهند.
سایر افرادی را که ممکن است از این موضوع نفعی ببرند نیز در این جلسات دعوت کنید
مشتریان دوست ندارند یک مسئله را با چند نفر در میان بگذارند. شما باید کاری کنید که دانش مرتبط با مشتریان و اطلاعات آنها بین تمامی افراد گروه به اشتراک گذاشته شود.
ببینید آیا افراد به جای آنکه با رقبای خارجی خود رقابت کنند، با یکدیگر مشغول رقابت هستند یا خیر و چرا. با همکارانتان در گروه صحبت کنید و روی اهداف پربازده تر تمرکز کنید.